❤منصور رحمانی درخت دوستی در آلمان
منصور رحمانی در سال ۲۰۱۵ وارد اروپا شد
نوت. من وقتی کودکی پیش نبودم در مورد اروپای ها شنیده بودم اما نه چندان خوب آنها را مردمي بی احترام و .... خوب توصیف نکرده بودند بسیار بد گوئی از زبان عالمان دینی شنیده بودم یکی از جملات این بود که ۹۰ درصد بچه پدر و مادر خود نیستند. خلاصه بگذریم.
وقتی با قایق بادی به اولین جزیره یونان باستان رسیدم با خودم فکر میکردم با چه صحنه های مواجه خواهد شد
بسیار ترس و اضطراب داشتم که حالا سربازان یونانی به ما حمله میکنند و مثل کشور های دیگر مارا چگونه شکنجه خواهد داد.
وقتی نزدیک جزیره ای شدیم دیدم کشتی یونانی به سمت ما آمد و مارا به طرف خشکی هدایت کرد خیلی ترس داشتم نمیدانستم چه در انتظار ماست با چشمان اشک آلود و ناچار خسته از جنگ و مهاجرت نا امیدی تمام وجودم را گرفته بود.
وقتی به جزیره رسیدم بر خلاف آنچه فکر میکردم اتفاق افتاد.
مردان و دختران جوان به سمت ما آمدند تا از ما پذیرایی کنند.
وقتی به کشتی ما رسیدند اول جملات این بود بچهها حالشان خوب است کسی مريض است میگفتند نگران نباشید ما کمک رسان هستم شما دیگر در امنیت هستید اینجا اتحادیه اروپا است.
در آن زمان یادم از مرزهای کشور های همسایه آمد که چطور با ما رفتار میکردند که ما ارزش یک حیوان ولگرد را هم نداشتیم برای آنها.
خلاصه از کشتی همه به سلامت پیاده شدیم و با مهمان نوازی یونانی ها پذیرایی شدیم .
یادم میاد آنها با چشمان اشک آلود به ما خوش آمدید میگفتند و از ما استقبال میکردند.
من که گلویم را بغض گرفته بود و چنین انتظاری نداشتم و قابل مقایسه هم با کشور های دیگر که در کنار ما بودنند نبود.
از یونان تا آلمان به هر کشوری که میرسیدیم استقبال و خوش آمد گویی جریان داشت.
در سال ۲۰۱۵.۱۰.۱۱ در شهری به نام Delmenhorst ساکن شدم .اول در یک کمپی که صالون ورزشی بود جا به جا شدیم .
کارمندان آنها با ما بسیار مهربان بودنند و رسیدگی خیلی خوبی داشتند.
من در آن زمان به فکر یک حرکت بنیادی افتاده برای قدر دانی از اتحادیه اروپا و کشور آلمان. سپس با مدیر کمپ که بسیار زن مهربانی بود که در تصویر هم است مشاوره کردم زبان بلد نبودم از ترجمان کمک گرفتم . بسیاری من را از این حرکت منصرف میکردند ولی من به کار خودم ادامه دادم .
تا اینکه قرار ملاقات با شهرداری ایجاد شد. شهردار شهر بسیار مهربان بود او اخلاقی فوقالعاده ای داشت. بد قبول کرد. تا در تاریخ ۲۰۱۷.۹.۱۳ درخت را کاشتیم و مورد استقبال گرم مردم و دولت قرار گرفت
من به طور خلاصه این مطلب را بیان کردم .
نوت. حدف از کاشت درخت،
این که هرچه در مورد اروپایی ها در زمان کودکی به ما گفتند کاملا دروغگوی پيش نبوده،
و یادی کرده باشم از رفتار های ناپسند کشورهای همسایه،
واینکه آنها که میگفتند ما مسلمانان برادریم و برابر اینم دروغگویی پيش نبوده،
واین که هیچ کشور اسلامی به داد ما نرسید،
و سپاسگزاری کرده باشم از اتحادیه اروپا و بخصوص کشور آلمان برای پناه دادن مهاجر های بی پناه،
ادامه دارد،
با احترام منصور رحمانی أهل کشور افغانستان ولایت هرات باستان هنرمند سینما
نظرات
ارسال یک نظر